درمان نگرانی و اضطراب

در این مقاله می خواهیم در مورد درمان نگرانی و اضطراب به شکلی کارآمد و عملی صحبت کنیم.

قبلا گفتیم که نگرانی، بخش فکری ِاضطراب هست.

زمانی شما از درون دلشوره دارید، یعنی اینکه شما اضطراب دارید. اما گاهی شما به لحاظ فکری درگیر هستید و شکل این تنش فکری هم با جملاتی از قبیل "چه می شود اگر.... نکنه که...." همراه است، در این حال شما نگرانی دارید.

برای مواجه کارآمد با نگرانی توصیه های زیر را ضروری می دانم:

فلش قرمز رنگ بالا شما را به ادامه مطلب هدایت می کند.

پیش از اینکه مطلب زیر را بخوانید توجه تان را به این نکته جلب می کنم: برای کار روی درمان اضطراب، روی "نوشتن" خیلی تاکید می شود. شاید در بسیاری از منابع و متون دیده باشید.

به این علت که وقتی دچار اضطراب هستید طیفی از هیجان های مختلف با درجه ی شدت و ضعف مختلف مانع از تفکر درست می شود، در حالی که با نوشتن تلاش می کنید بخش منطقی مغز خود را فعال نگه دارید، به همین دلیل است که گفته می شود برای مدتی نوشته های تان را مرور کنید.

خب بر می گردیم به ادامه ی موضوع

-یکی از نگرانی هایتان را در شکل و شمایل یک رویداد ترسناک بنویسید. سپس بدترین احتمال ممکن را در نظر بگیرید، اگر موضوع نگرانی بیرون ماندن دیروقت فرزندان است، بدترین احتمال  می تواند معتاد شدن او باشد شاید فوت او مثلا در پی مصرف مواد مخدر و هر چیز دیگر.

همین دو جمله آخر در مطلب فوق نشان می دهد که شما درگیر افکار خودآیند شده اید. افکاری که در قالب احتمالات به ذهنتان خطور می کند.

-بنابراین افکار خودکاری که به ذهنتان می آید را بنویسید سعی کنید بدترین احتمال را بنویسید.

-وقتی بدترین سناریو را در نظر گرفتید، اضطراب خود را درجه بندی کنید. مثلا از نمره 0 تا 100 که شدیدترین درجه ناراحتی می باشد نمره بدهید.

- حال با خودتان بگویید تا کنون هر وقت بدترین احتمالها را در نظر می گرفتم، چقدر همه شان به وقوع پیوست؟

دقیقا کدام یک، عین آنچه که فکر می کردم پیش آمد؟

حتما مواقعی بوده که که بر خلاف آنچه که فکر می کرده اید و نمره ای به درجه اضطراب تان داده اید، چیزی پیش آمده که به شدت آن نمره نبوده.

به خود چه گفته اید؟

حتما گفته اید آنقدرها هم که من فکر می کردم مهم نبوده.

نگویید: شانس آوردم به خیر گذشت.

به شانس نسبت ندهید، چیزی از یک کلمه مبهم دستگیرتان نمی شود.

اما وقتی می گویید آنقدرها هم که من فکر می کردم مهم نبوده، یا فهمیدم لزوما آنچه که من فکر می کنم، اتفاق نمی افتد دارید کاملا منطقی و واقع بینانه با موضوع مواجه می شوید. یعنی چیزی به خود می گویید که در عمل اتفاق افتاد و مشاهده کردید، نه فکر و خیال.

سعی کنید مرتب، نمره های قبل از وقوع که بر اساس فکر و خیال شما بوده و پس از وقوع حوادث-تازه اگر حادثه ای واقعا اتفاق افتاده باشد که گاهی هیچ چیزی پیش نمی آید- را درج کنید و تفاوت را مشاهده کنید.

متوجه خواهید شد که افکارتان با آنچه در عمل اتفاق افتاده فرق می کند.

 

پذیرش کلینیک: 02177249607  --  02177450159 

میدان رسالت- خیابان هنگام- خیابان فرجام- بعد از میدان صدم- ساختمان پزشکان نگین-طبقه 5 واحد 20